
خواندن و نوشتن سقف سواد است نه کف آن. چندین و چند سال در مدرسه و دانشگاه درس میخوانیم، مدرک تحصیلی میگیریم، خود را در زمره فرهیختگان و روشنفکران برمیشمریم، اما وقتی که میخواهیم دست به قلم ببریم و قصهای یا خاطرهای بلکه موضوع مهمی را برای دیگران بنویسیم، دستمان یخ میکند، کلمات از صفحه ذهن و ضمیرمان میگریزند، جملات معنیشان را از دست میدهند، نوشته از مسیر اصلی پرت میافتد و دیو مهیب عجز و یاس خودنمایی میکند… موقع خواندن هم اتفاقی مشابه میافتد. دوست داریم کتاب بخوانیم، در دل قصهها فرو رویم و دلبهدل نویسندههای بزرگ بسپریم و در راههای عجیب و غریب همراهشان شویم، اما معمولا همین که کتاب را دست میگیریم، حواسمان پرت میشود، تمرکزمان از دست میرود، ذهن و ضمیرمان خسته میشود و کتاب به پایان نمیرسد. دست آخر ما میمانیم و انبوهی کتاب نخوانده و کوهی عذاب وجدان. چه باید کرد؟ در کلاس “خواندن و نوشتن” آیا شدنی است که مهارت خواندن و نوشتن را یاد بدگیریم؟ خواندن و نوشتن آیا فوت و فنی دارد که بشود از دیگری فراگرفت؟ آیا نوشتن مهارتی است اکتسابی که همه میتوانند مرتبهای از مراتبش را بیاموزند؟ جواب این سوالات هم آری است هم نه. “نه” برای آنهایی است که اصولا ذوق چنین کارهایی را ندارند، معمولا در عوالم دیگری بسر میبرند. “آری” اما بشارتی است به همه آنها که ذوقشان کور نشده، شوق یادگیری دارند، همتشان بلند است و عزمشان جزم که دست به قلم ببرند، پشت دیو عجز و یاس را به خاک بمالند. برای این کار در ابتدا باید نگاهمان را به مقوله زبان و کلمات و حروف عوض کنیم. کلمات اصلیترین ابزار نویسندگیاند و نویسنده از کلمات بهره نمیبرد مگر اینکه قبلش، خوب و درست و علمی آنها را بشناسد و به قدرتشان واقف شود.
آدمیزاد موجودی است قصهگو. ما حتی آنجا که مقاله علمی و سیاسی مینویسیم، چون نیک بنگری قصه تعریف میکنیم. خداوند در وجود ما میل شدید گفتن و شنیدن را تعبیه کرده است. مبالغه نیست اگر بگوییم دنیا روی کاکل قصه میچرخد. پس برای نوشتن باید که با قصهها انس گرفت و با ظرایف و دقایق فنون قصهگویی آشنا شد. یکی از کارهای اصلی ما در کلاس خواندن و نوشتن آشنایی با فنون قصهنویسی است. هم قصه مینویسیم و برای هم تعریفش میکنیم، هم مبتنی بر آنچه آموختهایم، مشفقانه نوشتههای یکدیگر را نقد میکنیم. جوهر قصهها خیال است و بیمرکب خیال هیچ مسافری راه به سرزمین شعر و قصه، بلکه هنر، نمیبرد. خیال را به حد وسع باید شناخت و نسبتش را با زندگی و واقعیت دریافت.
خواندن و نوشتن به هم مربوطند و غالبا کسانی که خوب نمیخوانند خوب نمینویسند، اما سوال اینجاست که چطور باید موقع نوشتن از خواندن بهره گرفت؟ ذخیره خواندههای ما چه وقت و چگونه به نوشتههای ما راه مییابند؟ قدم به قدم یاد میگیریم که چطور از محفوظات و معلومات و ماثورات و ذخایر فرهنگی بهره بگیریم و قصهها و مقالهها و نامههای بهتری بنویسیم.
پیش از ما نویسندگان بسیاری از خود قصه به جا گذاشتهاند میلیونها جلد کتاب نوشتهاند. در قفسه کتابخانهها آنقدر نوشته زیاد است که صدای حکیم طوس درآمده و هزار سال پیش از این فرموده “سخن هرچه بوده همه گفتهاند/ بر و بوم دانش همه رفتهاند”. زیر آسمان کبود هیچ چیز تازهای نیست که ما بخواهیم بیانش کنیم، اما بیش از آنکه “چه گفتن” مهم باشد “چگونه گفتن” مهم است. در اصل کلاس نویسندگی کلاس چگونه نوشتن است. هر شخص و نسلی قصههای منحصر به فرد خود را دارد که اگر درست و ملیح و هنرمندانه بگوید (بنویسد)، به هر زبان که بگوید (بنویسد) شیرین و خواندنی و نامکرر است. این بازگویی در خلاء که اتفاق نمیافتد. ما در میانه مسیر رفتگان و آیندگان ایستادهایم. برای همین حتما باید با گذشته ارتباط برقرار کنیم و آجر روی آجر آنها بگذاریم. به عبارت دیگر باید پا روی شانه متقدمان بگذاریم و از چیزی و جایی که هستیم ارتفاع بگیریم و از موضع نویسنده/ هنرمند/ خالق جهان را به تماشا بنشینیم. یکی از موضوعات کلاس ما همین است که نسبت خود را با درگذشتگان تعریف کنیم و نوشتههایمان را به نوشته پدرانمان پیوند بزنیم.
علاوه بر ادبیات، نویسنده باید از تاریخ و فلسفه و جامعهشناسی و دین و فرهنگ هم سردربیاورد و حتیالمقدور مردم را نظرا و عملا بشناسد. برای همین یک دوره دوازده جلسه برای آموزش نوشتن کفایت نمیکند. طرح درسی که من ریختهام حد اقل برای سه دوره دوازده جلسه است. علاوه بر این سی و شش جلسه، سه جلسه هم اضافهتر برگزار میکنیم که جمعا میشود سی و نه جلسه که هر کدام بسته به حال و حوصله کلاس حداقل دو ساعت و حد اکثر سه ساعت به طول میانجامد. این جلسات به شکل کارگاهی برگزار میشود و چه آنها که حضورا شرکت میکنند و چه آنها که مجازی و از طریق اینترنت به کلاس وصل میشوند موظفند تمرینها را انجام دهند و در سایه ذوق و شوق هنری، سختیهای تکلیف و ممارست را بر خود آسان کنند. البته بنا بر تجربه، جلساتی که مملو از با شعر و نثر و ادبیات جدید و قدیم باشد نه تنها خسته کننده نیست بلکه اتفاقا دلنشین و فرحافزاست. انشاءالله.
دوره های مرتبط
بازخوانی کتاب تذکرةالاولیاء عطار
و گفت: ما به اندکی ادب محتاج تریم از آن که به بسیاری علم تذکره الاولیاء جامعترین تألیف در بیان…
خوانش کتاب وضع بشر هانا آرنت
مدرس چه محتوایی ارائه می دهد؟ وضع بشر، کتابی درباب گذشته است. با این حال، این کتابی نه درباب بازگشت،…
بررسی و تحلیل آثار نویسندگان بزرگ ادبیات داستانی جهان
الف-همینگوی
1- همینگوی، کوتاهنویس یا رمان نویس؟!
2- ضرورت پیوند علومانسانیوعلومطبیعی برای درک بدعتهای همینگوی(حذفوگزینش با رویکرد ادبیات –ریاضیات)
3- نقطه وحدت سیر تکاملی از ادگار آلنپو تا ارنستهمینگوی(نگرش چندوجهی به سیر تکاملی اقتصاد کلام)
ب-جیدیسالینجر
1- سالینجرومحبوبیت روزافزون
2- معمای سالینجر
3- جهانبینی سالینجر؛ جهان اکثریتوجهان اقلیت
کارگاه مهارت خوانش متون انگلیسی
نیاز دانشجویان علوم انسانی-اجتماعی به مهارت درک مطلب زبان انگلیسی، برای رجوع به منابع متعدد انگلیسیزبان جهت انجام پژوهشهای دانشگاهی، اطلاع از آخرین مباحث و نظریهها و… ما را بر آن داشت تا دورهای جهت چنین نیازی از دانشجویان طراحی کنیم، دورهای که در آن بر افزایش مهارت درک مطلب و درک و فهم متن و به تعبیری reading تأکید میشود.
chat_bubble_outlineنظرات
500,000 تومان
ثبت نام دوره متوقف شده است

سیدعلی میرفتاح
استاد مدرسه عالی علوم انسانی روزگارنوثبت نام دوره متوقف شده است
قوانین ثبت دیدگاه
از اینکه با ثبت نظر خود، ما را در جهت رشد و بهبود مدرسه عالی علوم انسانی یاری میکنید سپاس گزاریم. لطفا در هنگام درج نظر به نکات زیر توجه کنید: