بازاندیشی زندگی خوب در جهان معاصر

مدرسه عالی علوم انسانی جایی است برای مواجهۀ متفکران برجسته با مسائل بحرانیِ زمانۀ ما؛ مکانی برای بازاندیشی زندگی خوب در جهان معاصر؛ نوعی بازاندیشی که از منظر سامان تاریخی، سیاست، دانش و هنر انجام می‌شود. جستجوی زندگی خوب، یا همان خیر و سعادت همگانی، با گذر از نظم کنونی امور و به‌واسطه‌ی بازاندیشی در نظم تمدنی و سیاست کلی امور حاصل می‌شود. این بازاندیشی در نظم سیاسی و تمدنی، فقط زمانی می‌تواند موجب رقم زدنِ تغییر در جهان و حرکت به سوی جهان و آینده‌ای دیگر شود که از مسیر بازاندیشی در سامان دانشی و رشتگانی موجود و بازاندیشی در حکمرانی و خطمشی‌گذاری رایج عبور کند.

این بازاندیشی در سیاست، نظام رشتگانی دانش و حکمرانی ملازم است با نوعی کل‌گرایی؛ کل‌گرایی‌ای که نمی‌تواند در انضباط رشتگانی محصور باشد و باید میان‌رشته‌ای و یا فرارشته‌ای باشد؛ نمی‌تواند در تخصص‌گرایی ساختاری و حوزه‌های تخصصی خط‌مشی‌گذاری محدود شود؛ همچنین سطح و ظرف تحلیل نمی‌تواند ذیل انگاره‌ی پذیرفته‌شده علوم اجتماعی متعارف و روش‌شناسی ناسیونالیستی حاکم بر آن، قرار بگیرد و باید سطوح متعدد جهانی، منطقه‌ای، ملی و محلی را به‌مثابه ظروف و سطوح تحلیل واقعی به رسمیت شناخته شوند. لذا باید کل نظام حکمرانی و سیاست جهانی موضوع بازاندیشی و بازنگری قرار گیرد. 

  • الهام‌بخشی برای اهالی علوم انسانی و اجتماعی: انکوباتوری برای آینده‌ی علوم انسانی و اجتماعی

مدرسه محیطی آکادمیک را مهیا می‌سازد، که پیشرو‌ترین اندیشه‌ها و بازاندیشی‌ها توسط برجسته‌ترین اساتید طرح شوند؛ موضوعاتی که در مرز اندیشه‌های حوزه کلی و حوزه‌های متفاوت علوم انسانی و اجتماعی قرار می‌گیرند. اندیشه‌هایی که در کنار یکدیگر مطرح شده، تلاش‌های همدیگر را تکمیل کرده و کل علوم انسانی و اجتماعی را ارتقا می‌دهند. پیروی نهادهای علمی و دانشگاهی از  صورت‌های رشتگانی دانش مانع از طرح اندیشه‌ها، حوزه‌های فکری، مطالعاتی و پژوهشی بدیع و آوانگارد می‌شود. درس‌گفتارهای روزگار نو ناظر به تغییرات در نظم، سیاست و نظام جهانی و انعکاس آن در نظام دانش و علوم انسانی و اجتماعی با تمرکز براین اشکال و فرم‌های جدید سیاست (از سیاست ملی به سیاستی جهانی-محلی) و نابسندگی دانش رشتگانی ( گذار به سوی دانش میان‌رشته‌ای و پسارشته‌ای) می‌کوشد مواجهه‌ای نو با موضوعات و مسائل داشته باشد. موضوعات درسگفتارها، با مشورت با اساتید برجسته و گاهی با یک پرسش مهم تعیین می‌شوند: فارغ از محدودیت‌های نهادی و رشته‌ای دانشگاه‌ها، از منظر هر استادی، مهمترین موضوعی که باید به آن پرداخت چیست. تجربه نشان داده است که موضوعاتی که برجسته‌ترین اساتید و پژوهشگران جوان فارغ از محدودیت‌های ساختاری انتخاب می‌کنند، موضوعات آینده دانشگاه‌ها و محیط‌های آکادمیک هستند. بی‌تردید رهبری و رقم زدن آینده علوم انسانی و اجتماعی، نیازمند الگویی برای تدریسِ آزاد باکیفیت با استانداردهای قوی آموزشی است که مدرسه به آن متعهد خواهد بود.